از یمن که فقیرترین کشور عربی است تا آمریکا که اقتصاد و قدرت اول دنیاست، از سوئیس تا عربستان، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، مردم ناراضی از وضعیت سیاسی و اقتصادی تظاهرات میکنند و حتی جانشان را بر سر این اعتراض میدهند. اما هستند معدود کشورهایی که اینگونه نیستند و تنها یک کشور است که مردمش اخیرا با تجمع چندصدهزار نفری هم برای سلامتی رئیسجمهورشان دعا کردند و هم خواستار ادامه حضور او در قدرت با وجود بیماری مرگبارش شدند؛ این کشور ونزوئلاست.
از زمانی که نام هوگو چاوز در ونزوئلا شنیده شد 20سال میگذرد. 14سال هم هست که او بهصورت دمکراتیک و با پیروزی در انتخابات، رئیسجمهور است. پاییز گذشته چاوز در یک رقابت کاملا دمکراتیک درحالیکه رقیب نیرومند و جوانی به نام انریکه کاپریلس داشت، برای بار چهارم به ریاستجمهوری انتخاب شد اما درحالیکه بهنظر نمیرسید با توجه به سیاستهای خاص چاوز، مانعی برای ادامه قدرت او و شکستن رکورد عمر سیاسی فیدل کاسترو در آمریکای لاتین وجود داشتهباشد، اکنون او در سن 58سالگی و بهدلیل سرطان در جدال با مرگ است.
درحالیکه بهنظر میرسد پایان کار چاوز در ونزوئلا فرا رسیدهباشد، دو گروه اکنون از این وضعیت خوشحال و خشنود هستند؛ اول مخالفان چاوز در ونزوئلا که حتی در انتخابات آزاد هم نتوانستند او را مغلوب کنند و دوم آمریکاییها که چاوز را دردسری در حیاط خلوت خود میدانستند. البته دردسر چاوز برای آمریکا چندان جدی نبود چراکه در تمام سالهای گذشته با وجود شعارهای تند تبلیغاتی، کاری علیه منافع آمریکا انجام نداد و حتی یک بشکه نفت برای اقتصاد آمریکا کم نگذاشت. این اواخر چاوز حتی لحن کلامش که تندترین شیوه مقابلهاش با آمریکا بود را هم نرم کرد و اوباما را پسری خوب خواند.
اکنون رسانههای آمریکایی پر است از توصیههایی از سر ذوقزدگی به دولت اوباما درباره برنامهریزی برای آینده ونزوئلا بعد از چاوز. سیانان از دولت اوباما خواستهاست از این فرصت استفاده کند و برای استقرار دمکراسی در ونزوئلا از طریق تغییر قوانین فشار آورد. اما با وجود برخی محدودیتهای رسانهای، تحدید آزادی اقتصادی و حبس مخالفان، مشکلی که ونزوئلا را تهدید میکند، نبود دمکراسی نیست.
آنچه موجب شده برخلاف همه کشورهای جهان، مردم ونزوئلا این روزها نهتنها اعتراضی به شرایط اقتصادی و سیاسی موجودشان نداشتهباشند بلکه با حضور پرتعداد در خیابانها از دولت حمایت هم بکنند، سیاستهایی است که در یک دهه گذشته در ونزوئلا اجرا شدهاست. چاوز در سال2005 شعار «نفت باید خرج مردم فقیر شود» را سرداد. محور این شعار توزیع پول نفت میان مردم به شیوه توزیع مسکن رایگان یا ارزان، توزیع یارانه، ایجاد مراکزی برای توزیع غذای رایگان و مواردی از این دست بود.
ونزوئلا در یکدهه گذشته پول فروش نفت را بهصورت مستقیم میان مردم تقسیم کرد اما در برزیل صندوقی تاسیس شد تا درآمدهای نفتی در آن جمع شود. لولا داسیلوا رئیسجمهور پیشین برزیل مستقیما بر شیوه هزینه کرد پول صندوق درآمدهای نفتی نظارت میکرد تا این پول صرف بازسازی زیرساختها بهویژه در دو بخش آموزش و بهداشت شود؛ همین سیاست، اکنون برزیل را در میان 10اقتصاد اول دنیا قرار دادهاست اما ونزوئلا حتی در میان همسایگانش عقبترین است و پشت سر شیلی، پرو و آرژانتین قرار دارد. ونزوئلا ذخایر نفت چشمگیری دارد که با عربستان سعودی برابری میکند اما برای آنکه تولید نفت این کشور ادامه یابد، تاسیسات نفتی باید بازسازی شوند. کیست که نداند نفت منبعی باثبات و همیشگی نیست و اگر این منبع تولید و توزیع پول متوقف شود، ونزوئلای بدون زیرساخت و مردمی که به دریافت ماهانه بهطور متوسط 300دلار یارانه عادت کردهاند، همچون مردم یونان و اسپانیا، یمن و مصر و شاید به شیوهای خونینتر علیه میراث چاوز خروش میکنند.